خانم….شماره بدم


خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟
خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود…این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و
به محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد…خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود….!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شدو کنار ضریح
نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن…
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را
به خوابگاه برساند…به سرعت از آنجا خارج شد…وارد شــــهر شد…
امــــا…اما انگار چیزی شده بود…دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد…با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد…
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!

وبگردي 20:30

مقام معظم رهبری و حجاب

مقام معظم رهبری و حجاب

باید توجه کنید که بحث ما در زمینه پوشش زن، متاثر از هجوم تبلیغاتی غربی نباشد ، زیرا اگر بحث ها متاثر از تبلیغات غربی شد خراب می شود . مثلا اگر ما فکر کنیم حالا که همه می گویند حجاب داشته باشید اگر چادر نباشد اشکالی ندارد این فکر غلط است. البته من نمی گویم که حجاب در چادر منحصر است ، بلکه می گویم چادر ، هم بهترین نوع حجاب و هم نشانه ی ملی ما است و هیچ منافاتی هم با تحرک زن ندارد اگر واقعا کار اجتماعی و سیاسی و فکری به معنای تحرک باشد. لباس رسمی زن می تواند چادر باشد که بهترین نوع حجاب است،البته می توان محجبه بود و چادر هم نداشت منتها همین جا باید مرز آنرا تعیین کرد.بعضی ها به خاطر اینکه هجوم تبلیغاتی غرب دامن آنها را نگیرد از چادر فرار می کنند و به حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمی آورند ، چون آنها را هم غرب مورد هجوم قرار می دهد. تصور نکنید اگر ما فرضا چادر را کنار گذاشتیم آنها دست از سر ما بر می دارند ! خیر، آنها به این چیز ها قانع نیستند ، بلکه می خواهند در اینجا فرهنگ منحوس خودشان را مثل زمان شاه که زن اصلا حجاب نداشت ،پیاده کنند.۱

غربی ها با چه چیز زن مسلمان بیشتر دشمنند؟با حجاب او، آنها با حجاب دشمنند. با این چادر شما، با حجاب صحیح و متقن شما از همه چیز بیشتر دشمنند.۲

خیلی از خانم ها متدین و مسلمان اند و به انقلاب عقیده دارند ، ولی مسئله ی حجاب برای آنها روشن نیست. حرفی ندارند حجاب را رعایت می کنند ، اما واقعا حجاب در ذهن آنها سئوال و مسئله است، باید به اینها پاسخ داده شود. ما ابهامی نداریم ، برای ما و برای خیلی های دیگر قضیه روشن است.ولی خوب باید این واضح و پیرامون آن روشنگری شود؛برای همه روشن شود و این کاری است لازم، این هم کاری فرهنگی است که بنده زیاد روی آن اصرار داشته و دارم.۳

۱.روزنامه ی جمهوری اسلامی ۲۴ آذر ۷۱

۲.حکایت کشف حجاب ج ۱

۳.مجموعه مقالات کنگره اسلام و زن

بازخواني بخشي از بيانات رهبر معظم انقلاب در خصوص حجاب

بحث پوشش زن نبايد از هجوم تبليغاتى غرب متأثر باشد.

بياييم با خودمان فكر كنيم كه حجاب داشته باشيم، اما چادر نباشد؛ اين فكر غلطى است. نه اين‏كه من بخواهم بگويم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من مى‏گويم چادر بهترين نوع حجاب است؛ يك نشانه‏ى ملى ماست؛ هيچ اشكالى هم ندارد؛ هيچ منافاتى با هيچ نوع تحركى هم در زن ندارد.

 حضرت آيت الله خامنه‌اي در تاريخ 4/10/1370 ديدار با اعضاي شوراي فرهنگي، اجتماعي زنان و مسئولين اولين كنگره حجاب اسلامي كه به مناست ميلاد حضرت زهرا (س) برگزار شد، به نقش و اهميت حجاب در جامعه ايراني و اثرگذاري آن بر وضعيت بانوان پرداختند:

 بحران «خانواده» در جهان‏

مسأله‏ى «خانواده» كه امروز يك مشكل اساسى در دنياست، از كجا ناشى مى‏شود؟ از نحوه‏ى نگرش به مسأله‏ى زن، يا از نگرش به ارتباط زن و مرد ناشى مى‏شود. چرا خانواده كه يك نهاد طبيعى و اساسى وجود بشرى است، الان در دنيا اين قدر دچار بحران است؛ به طورى كه اگر كسى در دنياى به اصطلاح متمدن غربى امروز، يك پيامِ ولو خيلى رقيقى درباره‏ى استحكام بنيان خانواده داشته باشد، از او استقبال مى‏كنند؛ هم زنان استقبال مى‏كنند، هم مردان استقبال مى‏كنند، هم كودكان استقبال مى‏كنند؟ اگر اين يك قلم مسأله‏ى خانواده را شما در دنيا بررسى كنيد و اين بحرانى را كه در مسأله‏ى «خانواده» وجود دارد، درست مورد توجه و كاوش قرار بدهيد، مى‏بينيد كه اين ناشى از آن است كه مسائل مربوط به ارتباطات دو جنس و همزيستى دو جنس و روابط دو جنس حل نشده، يا به تعبير ديگرى، نگرش، نگرش غلطى است. حالا ما كه در مجموعه‏ى افكارى كه مردان آنها را درست كرده‏اند، قرار مى‏گيريم، مى‏گوييم نگرش به مسأله‏ى زن درست نيست؛ مى‏توان گفت نگرش به مسأله‏ى مرد درست نيست - تفاوتى نمى‏كند - يا نگرش به كيفيت دو جنس، يعنى هندسه‏ى قرار گرفتن دو جنس، نگرش غلطى است.

زنان غربى، تا اندكى پيش، حقوق مالى مستقلى نداشتند!

ما از دنياى غرب كه آمدند زن بشرى را در طول دوره‏هاى گذشته تا امروز اين‏قدر مورد تحقير قرار دادند، طلبگاريم. شما ببينيد در اروپا و در كشورهاى غربى، تا اندكى پيش زنان حقوق مالى مستقلى نداشتند. من يك وقت بدقت آمارش را استخراج كردم و در صحبتى - ظاهراً در نماز جمعه‏ى چهار، پنج سال پيش از اين بود(5) - آن را مطرح كردم. مثلاً تا اوايل قرن بيستم، با همه‏ى آن ادعاهايى كه شده است، با آن كشف حجاب عجيب و غريبى كه در غرب روزبه‏روز هم بيشتر شده، با آن اختلاط جنسى بى‏نهايت و بى‏مهار - كه خيال مى‏كنند اين احترام كردن و ارزش دادن به زن است - درعين‏حال زن غربى حق نداشته از ثروتى كه متعلق به خودش بوده، آزادانه استفاده كند! در مقابل شوهر، مالك دارايى خودش نبوده است. يعنى زنى كه ازدواج مى‏كرد، ثروت و دارايى و ملكش متعلق به شوهرش بود؛ خودش حق نداشت نسبت به آن تصرفى بكند؛ تا اين‏كه بتدريج حق مالكيت و حق كار، تا اوايل قرن بيستم به زنان داده شد. يعنى اين مسأله‏يى كه جزو اوليترين حقوق بشرى است، از زن دريغ داشتند؛ اما فشار و تكيه‏ى بيشتر را روى آن مسأله‏يى گذاشتند كه درست نقطه‏ى مقابل مسائل ارزشى واقعى است كه در اسلام به آن اهتمام شده است. اين‏كه ما حالا در باب حجاب اين همه تأكيد داريم، علتش اين است.

بحث پوشش زن نبايد از هجوم تبليغاتى غرب متأثر باشد

به نظر ما، بحثهايى كه درباب پوشش زن مى‏شود، بحثهاى خوبى است كه انجام مى‏گيرد؛ منتها بايد توجه كنيد كه هيچ بحثى در اين زمينه‏هاى مربوط به پوشش زن، از هجوم تبليغاتى غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بياييم با خودمان فكر كنيم كه حجاب داشته باشيم، اما چادر نباشد؛ اين فكر غلطى است. نه اين‏كه من بخواهم بگويم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من مى‏گويم چادر بهترين نوع حجاب است؛ يك نشانه‏ى ملى ماست؛ هيچ اشكالى هم ندارد؛ هيچ منافاتى با هيچ نوع تحركى هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناى تحرك و كار اجتماعى و كار سياسى و كار فكرى باشد، لباس رسمى زن مى‏تواند چادر باشد و - همان‏طور كه عرض كردم - چادر بهترين نوع حجاب است.

البته مى‏توان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همين‏جا هم بايستى آن مرز را پيدا كرد. بعضيها از چادر فرار مى‏كنند، به خاطر اين‏كه هجوم تبليغاتى غرب دامنگيرشان نشود؛ منتها از چادر كه فرار مى‏كنند، به آن حجاب واقعى بدون چادر هم رو نمى‏آورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مى‏دهد!

 شما خيال كرده‏ايد كه اگر ما چادر را كنار گذاشتيم، فرضاً آن مقنعه‏ى كذايى و آن لباسهاى «و ليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ»(6) و همانهايى را كه در قرآن هست، درست كرديم، دست از سر ما بر مى‏دارند؟ نه، آنها به اين چيزها قانع نيستند؛ آنها مى‏خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عيناً اين‏جا عمل بشود؛ مثل زمان شاه كه عمل مى‏شد. در آن زمان، زن اصلاً پوشش و حجابى نداشت؛ حتّى در اين‏جاها وقتى نوبت به اين كارها مى‏رسد، بى‏بندوبارى خيلى بيشتر هم مى‏شود؛ كمااين‏كه در زمان شاه، بى‏بندوبارى‏يى كه در همين شهر تهران و بعضى ديگر از شهرهاى كشور ما بود، از معمول شهرهاى اروپا بيشتر بود! زن معمولى در اروپا، لباس و پوشش خودش را داشت؛ اما در اين‏جا آن‏طورى نبود. آن‏طور كه ديده بوديم و شنيده بوديم و مى‏دانستيم و مناظرى كه از آن وقت الان جلوى نظر من هست، انسان واقعاً حيرت مى‏كند كه چرا بايستى اين‏گونه بشود؛ كمااين‏كه در خيلى از كشورهاى متأسفانه عقب‏مانده‏ى مسلمان و غيرمسلمان هم همين‏طور است. بنابراين، بايد بدقت و با نهايت كنجكاوى و بدون اغماض، مسائل ارزشى را رعايت كرد.

نبايد زنان به سمت تجمل‏گرايى سوق پيدا كنند

 يك جمله را هم در پايان صحبتم عرض بكنم. اين گرايش به تجمل‏گرايى كه مدتها بود در جامعه‏ى ما يواش يواش كم شده بود، يا در اوايل انقلاب مثلاً خانمها به تجملات و زر و زيورها اعتنايى نمى‏كردند، متأسفانه باز اين چيزها - آن‏طور كه شنيده مى‏شود - در جامعه‏ى ما دارد رشد مى‏كند. زنان انديشمند و بافكر و بامعرفت جامعه‏ى ما بايد اين را خطر بدانند. نبايد زنان به سمت تجمل‏گرايى سوق پيدا كنند. البته اين خطر براى مردان هم هست؛ منتها در زنان بيشتر و امكانش زيادتر است. وانگهى در اين قضيه، در موارد بسيارى، مردان تحت تأثير زنانشان قرار مى‏گيرند. شماها واقعاً بايد با اين قضيه مبارزه كنيد؛ خودتان هم مراقبت نماييد.

 من با تظاهر به تجمل و تجمل‏گرايى در حد معتدلِ كمِ ناگزيرش مخالفتى نمى‏كنم؛ ليكن اگر بنا شد كه روند افراطى پيدا كند، چيز بسيار مزخرفى است. در لباس، در آرايش، در زر و زيورها و طلا و جواهرات، خانمها بايستى خيلى اهميت بدهند كه امساك بشود و بى‏اعتنايى به اين چيزها انجام بگيرد، تا شايد ان‏شاءاللَّه به درخشندگيها و زيباييهاى واقعى‏تر بيشتر توجه بشود، تا به اين زيباييهاى ظاهرى.