آیت‌الله روح‌الله خاتمی: پسر من غربزده است!

حضرت آیت الله خزعلی در بین عزاداران دانشگاه فردوسی در محرم امسال فرمودند در زمانی که سید محمد خاتمی به وزارت ارشاد منصوب شد برای عرض تبریک به خدمت حضرت آیت الله العظمی خاتمی (پدر محمد خاتمی) رفتیم که با ناراحتی ایشان مواجه شدیم و ایشان گفت" خطرناک است  پسر من غرب زده است "

ایشان فرمودند متا سفانه در دوره ای  افرادی غرب زده رئیس جمهور شدند باعث  شدند کشور پست رفت کند.همچنین ایشان بیان کرد در جلسه ای 3 نفره که من و آیت الله جنتی در خدمت مقام معظم رهبری بودیم آیت الله جنتی بیان کرد ما در شورای نگهبان به  خاتمی رای دادیم و پشیمان هستیم.

دانلود فیلم سخنرانی ایه الله خزعلی

«عمار» باشيم نه «ابوموسي اشعري»!

نقدي بر نامه اخير محسن رضايي؛

«عمار» باشيم نه «ابوموسي اشعري»!

نشانه ايمان، تبعيت از ولي فقيه است و نه تعيين تکليف و مگر مقام معظم رهبري راه حل اختلاف را از همان ابتدا تبعيت از قانون ندانستند؟ همه خواص بدانند: امروز و در اين فتنه، «عمار» نياز است و نه «ابوموسي اشعري».

شبكه خبر دانشجو - قاسم بهراميان؛ ميرحسين موسوي بيانيه هفدهم خود را صادر کرده است و در انتهاي آن از منظر خود 5 پيشنهاد براي حل مسائل ارائه داده است. او که از آن تعداد راهپيمايان روزهاي اول بعد از انتخابات، تنها معدودي ضدانقلاب برايش باقي مانده و در موضع ضعف و در آستانه رسيدگي قضايي به جرايمش قرار گرفته است، براي نجات خود پيشنهادهايي طلبکارانه، پر از تهمت به ارکان نظام و جاده صاف کن براي نفوذ عناصر غير معتقد به نظام در انتخاباتهاي بعدي مطرح کرده است.

واضح است که موارد مطرح شده در بيانيه موسوي شايسته پاسخگويي نيست، اما تعجب از آقاي رضايي است که دست و پاي خود را از يک بيانيه سراسر توهين آميز گم کرده و از يک عبارتي که کلمه «دولت» در آن آمده است، آنچنان از اين مسرور  شده که بالاخره موسوي دولت قانوني را پذيرفته است که به رهبري معظم انقلاب نامه «حکميت» مي نويسد.

ادامه نوشته

نامه آيت‌الله علم الهدي به میرحسین موسوی

در پي انتشار بيانيه اخير ميرحسين موسوي، داوطلب شكست خورده دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري آيت الله سيد احمد علم الهدي امام جمعه مشهد با انشار مطلبي به برخي از سياه‌ نمايي‌هاي بيانيه 17 موسوي پاسخ داده است. 

متن اين بیانیه به شرح زير است:

جناب آقاي مهندس مير حسين موسوي
علي‌رغم اينكه بنا دارم به انبوه فحاشي‌ها و دشنام‌هايي كه در سايت‌هاي مختلف هواداران شما و مطبوعات وابسته نثار بنده مي‌شود پاسخي ندهم ولي چون چند جمله در ارتباط با سخنراني در روز چهارشنبه گذشته در ميدان انقلاب در بيانيه شما ملاحظه كردم فكر كردم خاطر شما را به نكات ذيل معطوف نمايم.

ادامه نوشته

غصه‌ها و بشارت‌هاي رهبر انقلاب

ده‌ سال از طرح بحث ريزش‌ها و رويش‌ها توسط رهبر انقلاب در خطبه‌هاي نماز جمعه‌ي تهران و تأكيد ويژه‌ي ايشان بر بررسي سويه‌هاي گوناگون تاريخي، روان‌شناختي و جامعه‌شناختي اين پديده توسط كارشناسان و نخبگان علمي مي‌گذرد اما تاكنون حركت درخوري در اين زمينه ديده نشده است. بر اين اساس "ديگران " در پرونده‌اي ويژه به كالبدشكافي ابعاد گوناگون اين پديده پرداخته و به انتشار تدريجي آن اقدام مي‌كند.

آنچه در پي مي‌آيد بخشي از همان خطبه‌ي تاريخي است كه در آن به پديده‌ي ريزش‌ها و رويش‌ها اشاره شده است:‌

* * *

و اما آن مطلبى كه به نظرم مى‏رسد در وضع كنونى كشور نياز افكار عمومى است و مناسب است عرض كنم، اين است كه يك ملت زنده و ملتى كه اهل پيشرفت است، از جمله كارهايى كه در كنار سازندگى، در كنار پيشرفت علمى و در كنار كارهاى بزرگ، حتماً بايد از آن غفلت نكند، شناخت هدفهاى دشمن در هر مرحله است. اين خاصيت زنده بودن است. نمى‏شود ملتى را فرض كرد كه آرمانهاى بزرگى داشته باشد و بخواهد كارهاى بزرگى بكند؛ اما دشمن نداشته باشد.

امروز هم ملت ايران، يك ملت آرمانگراست و با ظلم و زورگويى و تحميل و تبعيض مخالف است. همه كسانى كه اهل ظلمند، همه كسانى كه اهل تبعيضند، همه كسانى كه اهل زورگويى هستند و همه كسانى كه اهل چپاولگريند، طبعاً با اين ملت ميانه خوبى ندارند. البته بعضيها مى‏گويند و ترويج مى‏كنند كه ما توهّم مى‏كنيم كه عليهمان توطئه هست و دشمنى وجود دارد! خيلى خوب؛ كسانى كه دلشان مى‏خواهد چشم خودشان را روى هم بگذارند و بگويند ان‏شاءاللَّه گربه است، بگذارند؛ اما واقعيت كه عوض نمى‏شود. وجود دشمن، با به خواب رفتن من و شما كه از بين نمى‏رود. اگر دشمن، كمين گرفته و منتظر فرصت است كه ضربه وارد كند، چه من و شما بدانيم، چه ندانيم؛ اگر به فرض خود را به ندانستن هم بزنيم، بالاخره دشمنى خودش را مى‏كند، چون دشمن است. با ندانستن ما، يا خود را به ندانستن زدن، دشمن از دشمنىِ خود دست برنمى‏دارد.

در جبهه، يك فرمانده خوب، آن كسى است كه بتواند بفهمد دشمن از كجا مى‏خواهد حمله كند و اين را به نيروهاى خودش تفهيم نمايد. در دوران جنگ تحميلى، جوانانى كه آن روز در ميدان جنگ بودند، اين نكته را خيلى خوب مى‏دانند. اگر در هر نقطه‏اى كه شما هستيد، بتوانيد بفهميد دشمن در فكر چيست، يقيناً مبالغ زيادى از حمله دشمن را پيشگيرى خواهيد كرد و خودتان را مصونيّت خواهيد بخشيد و كارهايى را كه بايد انجام دهيد، انجام خواهيد داد. البته ما نمى‏خواهيم حالا دشمن معرفى كنيم. غالباً ملت ايران دشمنان بين‏المللى و جهانى خودش را مى‏شناسد. اما هدفهاى دشمن در اين مرحله چيست؟ اگر از من سؤال كنند، من مى‏توانم دو، سه هدف را به‏عنوان هدفهاى مرحله‏اىِ دشمن در اين مقطع زمانى براى كشور و ملتمان نام ببرم.

ادامه نوشته

عزل صانعی از مقام مرجعیت توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

متن سوال فضلای حوزه علمیه قم و پاسخ جامعه مدرسین به این شرح است:

بسمه تعالي
جامعه محترم مدرسين حوزه علميه قم
سلام عليكم
مرجعيت شيعه خورشيد پر فروغي است كه در قرون متمادي همواره پشتيبان اسلام و خط راستين اهل بيت(عليهم السلام) بوده است. اين مسئوليت خطير همواره شايسته‌ي مرداني بوده است كه واجد شرائط شرعي مذكور در روايات ائمه اطهار (عليهم السلام) باشند نظر به اهميت اين موضوع و با توجه به پرسشهاي مكرّر هموطنان درباره‌ي مرجعيت آقاي حاج شيخ يوسف صانعي خواهشمند است آن جامعه محترم كه همواره مرجع تشخيص اين موضوع بوده نظر خود را درباره‌ي مرجعيت ايشان اعلام فرمايند.

با سپاس جمعي از استادان و فضلاي حوزه هاي‌ علميه

بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به پرسش‌هاي مكرّر مؤمنان، جامعه مدرسين حوزه‌ي علميه قم براساس تحقيقات به عمل آمده در يك سال گذشته و پس از جلسات متعدد به اين نتيجه رسيده است كه ايشان فاقد ملاكهاي لازم براي تصدّي مرجعيت مي‌باشد.

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

توطئه جديد كشته سازي براي فرار از فشار افكار عمومي

 

در پي تجمع  غير قانوني عده اي از حاميان موسوي در روز گذشته چهار شنبه ۹ دي ماه در دانشگاه آزاد مشهد ، با توجه به عدم اقبال عمومي توسط بدنه دانشجويي و از آنجايي كه ماهيت پليد گردانندگان اين تجمعات غير قانوني كه به فراخوان شبكه هاي ضد انقلاب صورت مي پذيرد براي عموم دانشجويان رسوا گرديده است ، جريان مزبور با استفاده از بنگاه هاي شايعه پراكني اخبار كذبي را مبني بر كشته شدن 2 تن از دانشجويان منتشر كردند . هدف انتشار چنين شايعاتي توسط گردانندگان اين سايتها كه عموما توسط عوامل خارج نشين اداره مي شوند انحراف افكار عمومي از افتضاحات به بار آورده در روز عاشورا مي باشد . جريان مذكور ظاهرا تخصص خاصي در پروژه كشته سازي دارند بطوري كه در حوادث پس از انتخابات نيز مدعي كشته شدن 72 تن  از معترضين به نتيجه انتخابات بودند .

......

دروغ جديد : کشته شدن 2 نفر دانشجو در تجمع دانشگاه آزاد مشهد!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بطور وسیع در رادیو فردا، پیک ایران و... انعکاس داشته است. آخرین نفس های جنبش سبز اموی با دروغی دیگر گره خورده است

 فيلم تجمع دانشگاه آزاد مشهد+فيلم درگيري دانشگاه آزاد مشهد+فيلم كشته هاي دانشگاه آزاد مشهد

 

آقايان !! در زمین  كه مي كاريد ؟

 

1. ایگنیاتسیو سیلونه در رمان ” فونتامارا“  شخصیتی دارد به‌نام براردو که می‌خواهد در مقابل فئودال‌ها ایستادگی کند. در چنین موقعی که او در جامعه خودش اسمی شده است؛ افرادی دور او را می‌گیرند و به او پیشنهاد می‌دهند که او سعی کند تا کار کند و با کارش مبارزه کند. این گروه البته به این پیشنهاد بسنده نکردند و با دون چیرو کوستانتسا - یکی از فئودال‌های خوش قلب رمان - صحبت می‌کنند تا او هم یک تکه زمین به شخصیت اول این رمان بدهند تا او هم کار کند و به این نحو مبارزه کند. این فئودال مهربان عاقبت زمینی بالای تپه به او داد تا آنجا زراعت کند. براردو با جدیت به زراعت پرداخت؛ سرخوش از اینکه در زمین خودش می‌کارد... اما با بارش اولین باران، سیل‌آب محصول زراعت او را به سمت ته دره و زمین‌های اربابی می‌برد. یعنی محصولات برادوی که برایش تلاش کرده بود و انگار گامی در راه مبارزه‌اش بود، ریخته می‌شود وسط محصول کوستانسای فئودال!

2. موسوی، بعد از انتخابات تحت تاثیر جوی که برایش ساختند وارد عرصه بدی شد. او فضای شادی کشور را که حاصل حضور حداکثری مردم بود، تبدیل به عرصه پر گرد و غباری کرد که چشمهای بسیاری را آزرد و کام‌های زیادی را تلخ کرد. فضا آنچنان پر از گرد و غبار شد که موسوی ندید خود در کجا ایستاده است و مشغول کاشت محصولش شد.
کاشت اول: نظام متهم به خیانت در آرا می‌شود. بعد از مدتی که استدلال قوی و سندی محکم برای این موضوع یافت نمی‌شود؛ موضوع عوض می‌شد و مسئله مهندسی آرا و شعبده‌بازی و صحنه‌آرایی مطرح می‌شود. از این کاشت چیزی که برداشت می‌شود چیزی عاید نمی‌شود مگر مهمترین کالای نظام مردم‌سالاری دینی و آن سوختن سرمایه اجتماعی است. نظام مورد تهمت واقع می‌شود، بخشی از مردم پایتخت آن را می‌پذیرند و ....
کاشت دوم: مردم به اردو‌کشی خیابانی دعوت می‌شوند. انگارنه‌انگار که مملکت تازه از یک دوره رقابت سیاسی مشروع سنگین و پر حجم خارج شده است. ایجاد تفرقه و فضای بدبینی اولین حاصل اردوکشی‌های خیابانی است. بعد از آن تازه می‌رسیم به خسارات جانی و مالی و آبرویی که از افراد رفته است و سوم محصول این کاشت، سیاست‌زدگی جامعه و افزایش التهابات سیاسی است. کندشدن چرخ اقتصاد کشور میوه شیرینی است برای عده‌ای.‌
کاشت سوم: روز قدس، یادگار امام سفرکرده‌مان است. سردادن شعارهایی برخلاف فلسفه وجودی روز قدس موسوی را به خود نمی‌آورد. ملت‌های مظلومی نگران شدند وقتی از رسانه‌های خارجی این شعارها را دیدند. از سوی دیگر در این روز بود که شعار ”جمهوری ایرانی“ خودش را نشان داد. اندیشه امام به‌صورت علنی مورد تهاجم قرار گرفت. عده‌ای خوشحال شدند از این ماجرا و حسابی از تو گفتند و تشویقت کردند.

کاشت چهارم: روز دانشجو است. دانشگاه‌ها محل رویارویی دو جریان دانشجویی است که ناگهان ”پرده افتاد ز راز“ . اهانت و اسائه ادب به تصویر امام، البته آخرین میوه این کاشت‌ها نبود. تا دیروز اندیشه امام مورد حمله بود و امروز تصویر امام. ظاهر و باطن. خندیدند و البته خوشحال شدند عده‌ای.

 

 

ادامه نوشته

حادثه دردناک عاشورا ی 88

   گرچه در گوشه ای از  كشور ( تهران  ) اتفاق افتاد و با ابراز ارادت گسترده و همیشگی مردم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام قابل مقایسه نبود، اما به لحاظ عمق پستی و رذالت ، همه ما را شرمنده اهل بیت پیامبر (ص) ساخت و البته در همان حال درس ها و عبرتهای بزرگی در متن خود داشت که نباید نادیده گرفته شود. 
مردم در تجمعات پرشورخود، و از جمله در تهران ، زیباترین جلوه های ”تولّی“ را به نمایش گذاشتند و با اشک و آه پیمان عاشقانه و ابدی خود با خاندان رسول اعظم (ص) را تجدید کردند و اینک نوبت دیگران است تا آزمون خویش را در این عرصه پس دهند . این آزمون که شاید مهم ترین آزمون عمر آنان است، سرنوشت دنیا و آخرتشان را هم رقم خواهد زد.
حوادث پس از انتخابات، هر چه بود، می توانست توجیه و تحمل شود و به دلیل پیچیدگی ها و غبارآلود بودن فضا ناشناخته بماند . اما حادثه روز عاشورا هیچ ربطی به انتخابات واختلاف نظرهای سیا سی نداشت وروزنه ای برای ادامه توجیه و تحمل باقی نگذاشت.

این حادثه به  خواب آلوده ترين و دير باورترین افرادهم اثبات کردکه انتخابات رياست جمهوري و رمز تقلب برای عده ای تنها یک بهانه بود ؛ در کشور امام زمان (عج) جسارتی صورت گرفت که در گذشته جهان کمتر اتفاق افتاده و داغ ننگ آن در تاریخ باقی خواهد ماند . این حادثه حجت خدا را بر همگان تمام کرد تا صراط حق از بیراهه های باطل آ شکار گردد و نه تنها خواص، که هیچ کس نتواند عذری برای تقصیر خود بتراشد.

اینک همه کفر و بی حیایی در مقابل همه اسلام و شرافت ما قرار گرفته است و دیگر جای مماشات و سکوت نیست. فرصت برای گلایه وانتقادفراوان است ،اما هم اکنون برخی همراهان انقلاب حتی اگر واقعاً برای“ خود“ حقی هم قائل بودند بر سر دو راهی ” خود“  یا ” امام“ ، ” خود“ یا ” انقلاب“ و ”خود“ یا ”اسلام“ و ”اهل بیت“ قرار گرفته اند و باید مهمترین انتخاب سراسر عمر خویش را انجام دهند و در این انتخاب باید از فرمايشات امام علی (ع) درس بگیرند؛ آنجايي كه فرمودند: «تیره روز کسی است که از عقل و تجربه ای که نصیب او شده، محروم بماند و من از کسی که به با طل سخن بگوید یا کاری را که خدا اصلاح کرده بر هم زند، بیزارم. آنچه را نمی دانی واگذار، زیرا مردمانی شرور با شعارهای نادرست به سوی تو خواهند شتافت!» و از تو سوء استفاده خواهند کرد.(نامه 78 نهج البلاغه)اینک نوبت مدعیان پیروی از امام است که صریح و شفاف از آنچه اتفاق افتاد اعلام برائت کنند؛ و گرنه حتی سکوتشان هم علامت رضا و سقوط در جهنم خودخواهی است. این نه گفته این وآن که هشدار صریح قرآن و اهل بیت است. وقتی یهودیان زمان پیامبر برای باز گشت به دامان اسلام شرط و شروطی مطرح کرده و بهانه می آوردند، خداوند به رسول دستور داد که به آنها بگو اینها همه بهانه است وگرنه «پیش از من پیامبرانی با معجزه ها ی آشکاربه سوی شما آمدند، اگر راست می گویید پس چرا آنها را کشتید؟».(سوره آل عمران آیه183)
با توجه به اینکه این افراد، یهودیان ِزمان پیامبر بودند و با ایشان سخن می گفتند چگونه قرآن آنها را قاتلان پیامبران پیشین نامیده و از آنان پرسشی همراه با توبیخ و انکار می کند؟!
در روایات متعددی که برای تفسیر این آیه شریفه وارد شده، به این سوال پاسخ داده اند. برای نمونه امام صادق (ع) فرموده اند: «میان مخاطبان این آیه (یهودیان زمان پیامبر) و قاتلان پیامبران پیشین پانصد سال فاصله بوده است در عین حال خداوند آنان را هم قاتل نامید؛ چرا که به رفتار مجرمان اصلی راضی بودند.» این امام بزرگوار در جای دیگری تفسیری تکان دهنده تر از این آیه ارائه داده و فرموده اند: «تنها به این دلیل یهودیان زمان پیامبر قاتل انبیا ی گذشته محسوب می شوند که از آنان خواسته شد تا از این کار اعلام برائت کنند ولی آنان نپذیرفتند!»اِنَّما قیلَ لهم اَبرِءُوا مِن قتلهم فَاَبَوا. خداوندا! از این فاجعه دردناک به تو پناه می بریم و از تو پوزش می طلبیم.مارا بر آنچه واقع شد مواخذه مفرما و بصیرت و عاقبت بخیری را به همه ما عنایت کن. برحمتک یا ارحم الراحمین

 

ریزش ها و رویشها در نظام اسلامی

 

موضوع ریزش‌ها در نظام اسلامی مانند هر پدیده‌ی اجتماعی دیگر، تك‌عاملی و تك‌ساحتی نیست. علل و عوامل مختلفی می‌توانند در بروز این پدیده نقش داشته باشند. اما بعضی عوامل، عوامل معلِّل هستند و بعضی مدلِّل. گاهی علت‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی سبب می‌شود كه شخصی ریزش كند؛ مثلاً به‌عنوان شخصیت انقلابی حضور داشته، سال‌ها زندان و زجر كشیده، شكنجه دیده و در پیروزی نهضت نقش مؤثر داشته اما پس از مدتی می‌شود علیه انقلاب. از طرفی ممكن است دلائل مدلّل هم باشند؛ یعنی وجود معرفت‌هایی سب عدول از فرآیند انقلاب شده و منشأ ریزش گردند.
آموزه‌های دینی برخی علل روان‌شناختی و جامعه‌شناختی این پدیده را بیان كرده‌اند كه به شرح آن می‌پردازم:

1. تأثیر مال حرام؛ انسانی كه اهل حرام‌خوری شود، به مرور زمان دیگر نمی‌تواند مسیر درست را طی ‌كند و در برابر نهضت اصیل اسلامی هم می‌ایستد. چرا طلحه و زبیر مقابل امیرالمؤمنین ایستادند؟ مهم‌ترین عامل آن فرصت استفاده از اموال نامشروع بود كه باعث شد تا آن‌ها ثروت‌های بادآورده كسب كنند. كسب مال حرام، سبب ‌شد حقیقت را نفهمیده و در برابر حقیقت بایستند.

به نظر بنده در انقلاب اسلامی ما نیز این اتفاق افتاد. برخی اشخاص و گروه‌ها بعد از ارتحال حضرت امام(ره) به دنبال این بودند كه بخش دولتی كاهش پیدا كند و به یك معنا بحث خصوصی‌سازی تقویت شود و سرمایه‌هایی از دولت را در اختیار بخش خصوصی قرار دهند. در مسأله‌ی واگذاری، یك فرض این بود كه سازمان‌ها و نهادها و شركت‌های دولتی را به سرمایه‌داران بدهند تا آن‌ها كار اقتصادی‌ای را كه تا آن روز دولت انجام می‌داد، برعهده گیرند. این مدل را آقایان نپذیرفتند. ترس آن‌ها از این بود: سرمایه‌دارانی كه اصلاً تعلق خاطری به انقلاب ندارند، وقتی شركت‌های اقتصادی را در دست گرفتند و سرمایه‌شان بیشتر شد، تك قطبی شوند و به‌واسطه‌ی قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی پیدا ‌كنند و انقلاب را از بین ببرند. بنابراین نباید بخش‌های دولتی را در اختیار این بخش قرار داد.

بهترین راه این است كه بخش‌های دولتی در اختیار نیروهای انقلابی قرار گیرد و بخش خصوصی به آن‌ها واگذار شود. اما اكثر آن افراد پول نداشتند تا این شركت‌ها را خریداری كنند. بنابراین دولت به ثمن بخس این شركت‌ها را فروخت و به این بخش خصوصی واگذار كرد. جالب است كه آن‌ها آن ثمن بخس را هم نداشتند و آن را با گرفتن وام كم‌بهره یا بلاعوض تهیه كردند؛ یعنی هم پول از خزانه‌ی مملكت بیرون آمد و هم بخش‌های دولتی در اختیار بخش خصوصی قرار گرفت. این جریان سبب شد افرادی كه تا دیروز صدهزار تومان پول نداشتند، به قطب‌های اقتصادی در كشور تبدیل شوند. این یعنی ثروت بادآورده- كه رهبری هم بارها نسبت به آن هشدار دادند- سبب شد بعضی انقلابیون علیه انقلاب شوند. چرا؟ چون زمانی‌ كه انقلاب را در تعارض با ثروت خود دیدند، ثروت‌شان را بر انقلاب ترجیح دادند. یعنی تعلق خاطر آن‌ها به ثروت و جایگاهشان، بیشتر از تعلق به انقلاب است كه طبیعتاً در هنگام تزاحم، انقلاب قربانی خواهد شد.
اگر ثروت‌ها عادلانه و براساس مشاركت و سهام عادلانه توزیع می‌شد، این ثروت عظیم دست شخص خاصی قرار نمی‌گرفت كه در عرض چهار‌ پنج سال، تبدیل به قطبی در برابر انقلاب شود. به نظر من از مهم‌ترین عوامل ریزش‌ها، ساختار غلط اقتصادی و فقر یا ضعف قانونی است كه در فعالیت‌های اقتصادی وجود دارد.
2. لجاجت؛ برخی شخصیتاً لجوج‌اند و به همین دلیل اصلاً دنبال منطق و استدلال نیستند. شاید در ابتدا نیز ظاهری منطقی داشته باشند اما وقتی به اصطلاح كم بیاورند، از هر ابزار غیرمنطقی استفاده می‌كنند تا حرف خودشان را به كرسی بنشانند. این اشخاص به لحاظ روحی و روانی نتوانسته‌اند این اشكال را در خودشان از بین ببرند و آسیب‌های درونی‌شان را اصلاح كنند. این كمبودها نیز می‌توانند در ریزش افراد تأثیرگذار باشند.

3. ساده‌اندیشی؛ برخی اشخاص به‌راحتی نسبت به بعضی‌ دیگر اعتماد شدید می‌كنند و نسبت به بعضی دیگر هیچ اعتمادی ندارند؛ یعنی آن ذكاوت و بصیرت لازم را برای تشخیص ندارند. ما در تاریخ انقلاب كسانی داشتیم كه فقیه بودند، مجتهد بودند، ولی در عرصه‌ی سیاست بصیرت سیاسی نداشتند. چرا؟ دلیلش این است كه به یكی ‌دو نفر اعتماد می‌كردند و حاضر نبودند حرف و مستند دیگران را بپذیرند. این یك ویژگی شخصیتی است كه می‌تواند در بروز چنین پدیده‌ای مؤثر باشد

 

ادامه نوشته

تجمع دانشجويان و طلاب مشهد

دانشجويان و طلاب مشهدي روز سه شنبه در محکوميت اهانت به ارزشهاي اسلامي و اصل ولايت فقيه مقابل دادگستري استان خراسان رضوي تجمع و مراتب انزجار خود را از اقدام حرمت شکنان در روز عاشورا اعلام کردند  .
شرکت کنندگان در اين تجمع با سردادن شعارهاي موسوي کروبي اين آخرين اخطار است، مزدور آمريکايي ما آمده ايم کجايي، مرگ بر منافق، مرگ بر ضد ولايت فقيه، سبز فقط سبز علي لعنت به سبز اموي، منافق حيا کن مملکت را رها کن، مرگ بر اسلام آمريکايي، عامل استبکباري مرگت باد ننگت باد جريان استکباري مرگت باد ننگت باد، فتنه گر مرگت باد ننگت باد مراتب انزجار خود را از هتک حرمت به مقدسات و ارزشهاي اسلامي و اصل ولايت فقيه در روز عاشورا اعلام کردند.
آحاد مختلف مردم مومن و ولايتمدار مشهدي در اين تجمع با شعارهاي الله اکبر، عزا عزاست امروز روز عزاست امروز مهدي صاحب زمان (عج) صاحب عزاست امروز، دانشجو مي ميرد ذلت نمي پذيرد، خوني که در رگ ماست هديه به رهبر ماست، ما اهل کوفه نيستيم علي تنها بماند، مگر امت بميرد علي تنها بماند و لبيک يا حسين ، ضمن حمايت قاطع از منويات رهبر معظم انقلاب خواستار برخورد قاطع دستگاه قضايي با مسببان فتنه ها و اهانت به ارزشهاي اسلامي شدند.
در پايان اين تجمع کيفر خواستي خطاب به دادستان عمومي و انقلاب تهران در برخورد قاطع با مسببان حرمت شکني در روز عاشورا قرائت شد که حاضران با تکبير از آن حمايت کردند.
در بخشهايي از اين کيفر خواست آمده است: با عنايت به اينکه در ماههاي اخير عده اي خود فروخته در راستاي اهداف سوء خود مقابله با اسلام و اصل ولايت فقيه و ارزشهاي اسلامي و آرمانهاي امام راحل و شهدا را آماج کينه توزي هاي خود قرار دادند، ما مردم مشهد تا آخرين قطره خون خود ضمن حمايت از منويات حکيمانه رهبر معظم انقلاب از اسلام و ارزشهاي اسلامي و انقلابي دفاع مي کنيم.
در ادامه اين کيفر خواست عنوان شده است: ديگر زمان مماشات با سران فتنه به اتمام رسيده و دستگاه قضايي بايد بدون اغماض با قاطعيت با سران و سردمداران فتنه و اهانت به ارزشهاي والاي اسلامي برخورد قاطع کند.

تقدیر ربع پهلوی از آشوبگران عاشورا

رضا ربع پهلوی فرزند شاه معدوم ایران خطاب به حرمت شکنان عاشورای حسنی گفت : شما به سفارش من عمل کردید و امیدوارم به راهتان ادامه دهید و حکومت لائیک برپا کنید .

به گزارش واحد مرکزی خبر بنابر مصاحبه اختصاصی لوپاریزین ، رضا ربع پهلوی که این روزها با دست بند سبز در جمع مخالفان جمهوری اسلامی حاضر می شود از تلاش اغتشاشگران در روز عاشورا تقدیر کرد و افزود:از جوامع بین المللی می خواهم که پشت سر این جبهه حرکت کنند .

وی گفت : ما تصمیم گرفته ایم تا آخر خط برویم و خواهان حکومتی غیر اسلامی و غیر دینی هستیم . اظهارات فرزند شاه مخلوع در حالی صورت می گیرد که حتی مخالفان جمهوری اسلامی نیز در تجمعات به وی ربع پهلوی و ترسو لقب می دهند .

جنبش آشوب طلب و ادامه توهین به مقدسات مردم

 

کمی باورش سخت است اما ظاهرا  دامنه توهین های جریان آشوب این بار به امام حسین(ع) رسید. به نظر می رسد دشمنان قسم خورده نظام اسلامی و عمال آنان در داخل کشور راز ماندگاری اسلام ناب را یافته اند: گذشته سرخ و آینده سبز. همچنانیکه خمینی کبیر نیز فرمود: ”این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.“

در این میان بیان چند نکته ضروری است:

1-یکی از شعارهای طرح شده در این تجمع ضد دینی شعار“مرگ بر اصل ولایت فقیه“بود. به نظر می رسد دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی به این نکته کلیدی پی برده اند که التزام عملی به این اصل، ضامن بقای جمهوری اسلامی و بالتبع تهدیدی برای منافع آنهاست. و در همین راستا با گسیل حامیان خود به خیایان ها و پیشگامی برخی نخبگان سیاسی، در پی خدشه دار کردن این اصل الاصول نظام جمهوری اسلامی هستند.

شعار دیروز آشوب گران نشان می دهد که مخالفت آنان با شخص خاصی نیست و آنان هم چنان که در شعارخود تصریح کرده اند در پی نابودی اصل ولایت فقیه هستند. آنان که در ابتدا مدعی پیروی از خط امام بودند، با به آتش کشیدن تمثال حضرت امام(ره)، نشان دادند که هدفشان از طرح چنین ادعایی تنها فریب افکار عمومی است و گرنه آنان را به خط امامی بودن چه؟

3-  این خاصیت جریان فتنه است که خود را در پی مقدسات ملت پنهان می کند. انتخاب رنگ سبز، پروژه 72 تن سازی از کشته های آشوب که یاد آور 72 شهید کربلاست،ادعای پیروی از خط امام و ...  به خوبی درستی ادعای بالا را نشان می دهد. به نظر می رسد اینک که غبارها فرو نشسته و حق از باطل و سره از ناسره مشخص شده است، بهتر است گروه های اصلاح طلب(چه احزاب و چه دانشجویان) اگر هنوز دل در گرو اسلام و مسلمین دارند، از آشوب سبز اعلام برائت نمایند.امید که آنان را همراه با ملت مسلمان ایران ببینیم.

2- به نظر می رسد یکی از دلایل ادامه حضور جریان آشوب در خیابان ها، عدم برخورد قاطعانه قوه قضائیه و نیروی انتظامی با آشوب گران و یا برخورد با عوامل دست چندم آن است. آن چه مسلم است آن است که برخورد با عوامل اصلی این جریان( هر کس و در هر مقامی) علاوه بر آنکه می تواند بسیاری از حقایق پشت پرده را مشخص کرده و اقتدار نظام را نیز نشان دهد، می تواند پایانی بر توهین به مقدسات مردم نیز باشد.

3- پس از انتخابات و با ارائه نشدن مدارک لازم جهت آنچه که تقلب در انتخابات خوانده می شد، و با حوادث روی داده، کم کم برای ملت مسجل شد آنچه که در کشور در حال اتفاق افتادن است، نه اعتراضی به نتایج انتخابات بلکه برنامه ای از پیش طراحی شده است که هدفش سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی است. لذا تنها به فاصله چند روز از انتخابات و به ویژه بعد از روشنگری رهبر معظم انقلاب دیگر از آن جمعیت میلیونی 25 خرداد خبری نبود. و امروز از آن جریان تنها منافقینی که در پی فریب مردم بوده و هستند، باقی مانده اند. عده ای مرتد که حتی حرمت عاشورای حسین را نیز نگه نداشتند و در ظهر عاشورا با سوت و کف و دست و شعار علیه ولایت فقیه بار دیگر چون یزیدیان سر حسین را بر بالای نیزه بردند، از ملت آزاده و عاشورایی ایران جدا هستند. خواسته عموم ملت ایران حتی کسانی که بر اساس سلیقه سیاسی خود روزی به میر حسین موسوی و یا شیخ مهدی کروبی رای داده اند، برخورد قاطع با این یزیدیان زمان وبه ویژه لیدر اصلی آن است.

4- سکوت ادامه دارد...

در حالیکه هشت شبکه خبری جهان تصاویر به آتش کشیده شدن تمثال رهبر کبیر انقلاب را نمایش دادند، اما میر حسین موسوی و جیره بگیران مطبوعاتیش مدعی شدند که توهین کنندگان به ساحت حضرت امام(ره)حامیان وی نبوده اند. اینان به جای محکومیت و اعلام برائت، با طرح ادعاهایی این چنین و یا انتقاد از صدا و سیما به دلیل پخش تصاویر، درصدد انحراف افکار عمومی برآمدند. معلوم نیست آیا رهبران جریان آشوب این بار چه توجیهی برای عملکرد حامیان خود خواهند داشت؟ هر چند آنچه که در عاشورای حسینی اتفاق افتاد و حضور آشوب گران در چند نقطه مختلف شهر تهران، حکایت از آن دارد که این گستاخی کاملا سازمان دهی شده و برنامه ریزی شده بوده است.

5- گویا تاریخ در حال تکرار است...

جنگ“حق و باطل“پایان ندارد. ”کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا“... شایعه پراکنان“ابن زیاد“جای خود را به بنگاه های خبر پراکنی داده اند... گویی صدای سوت و کف و هل هله شامیان در برابر ”سر بر نیزه“حسین(ع) بار دیگر به گوش می رسد...اگر مسلمان نیستید، لااقل آزاده باشید... گویا کسانی که روزی اسلام به شمشیرشان افتخار می کرد، امروز علیه علی شمشیر کشیده اند... ظاهرا عمال ”رضا خان“به پیروی از متوکل عباسی با حمله به عزاداران حسینی، می خواهند نام حسین را از صحنه روزگار محوکنند... غافل ازآنکه حق ماندنی است و باطل رفتنی...

 اما اینجا ایران است نه کوفه... مقتداي ما ابوالفضل(ع) است که در ولایتمداریش همین بس که حسین(ع) فرمود: جانم به فدایت... شعار“ما اهل ایران نیستیم، سید علی تنها بماند“هیچ گاه در تاریخ ثبت نخواهد شد...

 

نامه سرگشاده تشكل هاي دانشجويي دانشگاه فردوسي خطاب به مراجع تقليد

 

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ

محضر مبارک مراجع عظام تقلید، حضرات آيات: نوری همدانی، وحید خراسانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، مظاهری، جوادی آملی، زنجانی، سبحاني

سلام عليكم

مردم مسلمان ایران اسلامی، که مفتخر به حب علی بن ابی طالب (ع)  و فرزندان عزیزش هستند هر سال در تاسوعا و عاشورای بر سر و سینه می زنند و ناله و افغان می کنند تا دل عزادار حضرت صاحب الزمان (عج) را تسلا باشند.

حب اهل بیت با جان و دل مردم عجین است، و همین ارادت و علاقه بود که باعث شد چون پروانه بر گرد وجود امام راحل(ره) بچرخند و انقلابی را که ریشه در قیام حسینی دارد به پیروزی برسانند.

متاسفانه در چند ماه اخیر جریانی غرب زده، با حرکتی گام به گام در صدد توهین به تمامی عقاید و ارزشهای مردم بوده است. هر چند در سالهای قبل با ترویج افکار منحرفانی چون سروش و شبستری در صدد غیر معصوم خواندن ائمه برآمدند و در روزنامه های  زنجیره ای خود، قیام سید الشهدا (ع) را زیر سئوال بردند و به گمان واهی خود می خواستند حکومت حضرت مهدی(عج) را استیضاح کنند ولی امروز علنا و بی پروا به مقدسات توهین می کنند.

حضرات مراجع عظام تقلید

مردم همیشه تحت لوای روحانیت و به خصوص مراجع معزز تقلید به دفاع از دین و مکتب خود پرداخته اند. امروز مردم دلشان از این همه بی حرمتی خون است. امام راحل(ره) و رهبر عزیز انقلاب، آماج توهین این قلیل فریب خوردگان قرار گرفته اند. می دانیم که برای دشمنان اسلام و انقلاب شخص مهم نیست، بلکه دشمنی آنها با اصل ولایت فقیه است. بغض و کینه آنها از اسلام ناب محمدی است و گرنه اسلام آمریکایی کشورهای عرب خلیج نشین که مورد حمایت آمریکا و اسراییل هستند.

آن چه در عاشورای امسال پیش آمد، قلب شیعیان را به درد آورد و دلشان را خون کرد. گروهی چون لشگر عمر سعد ملعون در روز عاشورا به سوت و کف پرداختند و نماز جماعت عزاداران حسینی را سنگ باران کردند. قرآن را به آتش کشیدند و به سوگوارن حسینی حمله ور شده و به ضرب و شتم آنها پرداختند.

با این شتابی که اینان در هتک حرمت مقدسات گرفته اند، هیچ بعید نیست العیاذ بالله به تقلید از امویان ملعون به سب علی (ع) و آلش بپردازند.

ما دانشجویان مسلمان، این مصیبت عظمی را به محضر حضرت ولی عصر(عج) و رهبر مظلوم انقلاب و شما مراجع عظام تقلید تسلیت می گوییم و پایداری و آمادگی خود را برای جان فشانی در راه نهضت حسینی اعلام می داریم. در این برهه فتنه، رهنمود های شما علمای بزرگ که عمری را در مجاهدت در راه دین پرداخته اید، می تواند راه گشای مردم انقلابی ایران اسلامی و دانشجویان در مقابله با فتنه گران و دشمن اسلام و انقلاب  باشد، ان شاالله.

 

و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

11 محرم الحرام 1431

 

بسيج دانشجويي دانشگاه فردوسي مشهد

جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد